کیارشکیارش، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

هستی مامان و بابا

تلفظ بامزه کلمات

1392/4/20 23:45
نویسنده : مامان
196 بازدید
اشتراک گذاری

پسر قشنگ مامان، گل کوچک من،

اینقدر در این مدت تغییرات فراوون چه فیزیکی و چه روحی-روانی داشتی که نمی دونم از کدومش بگم. فقط خلاصه بگم که خیلی خیلی بزرگ شدی. گذشته از قد و قامتت و شونه های پهنی که داری (که از یایا و پدربزرگ بابا ارث بردی) خیلی از مسایلو می فهمی و درک می کنی. دایره کلماتت که وسیعتر شده.

البته بگم که قلدرتر و نترس تر هم شدی. تو پارک از سرسره ها-حتی سرپوشیده ها هم یه تنهایی پایین می یای و از پله های اونا بدون کمک -ولی با چشما و دستای مراقب ما - بالا می ری.

ببین چه جیغی می زنی که بذاریمت پایین.

 

عشقت به آب بازی رو هم ببین. 

 

دیگه رومیزیها رو پهن کردم و گلدونها رو هم رو میز گذاشتم. گاهی البته گریزی بهشون می زنی ولی نه مثل سابق. با کنترلها هم خیلی کاری نداری. عاشق رفتن کنار در بالکن و تماشای خیابونی.

بعد از این تعطیلات طولانی عید از قبل به من وابسته تر شدی. سر ساعت اگه نیام دنبالت بهونه می گیری. قلب مهربونی هم داری که اکثر بچه ها دارن. یک بار که برده بودم بشورمت توی دستشویی، تو مدام با شیر آب بازی می کردی و اونو می بستی. منم که خسته و تو هم سنگین داشتم ضعف می کردم و نزدیک بود از دستم بیفتی. منم با صدای بلند گفتم نبند دیگه و فوری شستمت و بیرون آوردمت. بیرون که اومدیم و ناراحتی منو دیدی شروع کردی به بوس بوس کردن من. اونقدر ذوق کردم که نگو. البته از قبل بوسیدنو بلد بودی ولی فقط عکس خودت و اسباب بازی جوجت رو می بوسیدی.

کلمات زیادی میگی که من چند تا از اونایی رو که کامل و درست نمیتونی بگی و بامزه اند برات می نویسم. باید یگم که همه کلمات وقتی از دهن تو میان بیرون شیرین و بامزه اند.

شب بخیر (شب بی یا شب بیز)

بیسکویت (بیس)

پرنده (توتو)

اتوبوس (توب تو یا توب توب)

دمپایی (دمپا)

کامیون (نامینون)

به گل و  کلاه  مشترک  "تو"  میگی. آخه تلفظ  ک و گ  رو نمی تونی.

کفش (اد)

دایی (دانی)- قبلا به دایی "آیی" می گفتی.

تو خیابون که می ریم مدام توب تو و نامینون میگی و هر نوع سبزی چه درخت و چه چمن رو سبزه میگی.

خوب نتیجه اینکه یک کامیون دو منظوره برات خریدیم که موتور هم میشه تا باهاش موتورسواری کنی.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)